می رانم از میان دل شهر
شب است
سرد و مرطوب
می بارد
از کنارم بر دو سوی خیابان خیس میکذرند چراغهای سبز چراغهای زردو قرمز
انعکاس نور سرخ بر خیابان خیس
بر شیشه نم نم باران
پنجره پایین می اید و هجوم هوای بهاری
سرد و مرطوب و دانه های خیس باران
رهگذران به سرعت می گذرند
سرها در گریبان
شاید جایی گرم و دنج نشسته باشند گروهی از ما گرد اتش
زردی من از تو سرخی تو از من سبزی من ...س
سرد است و مرطوب
می بارد
می رانم در دل شب بر خیابان خیس و تاریک که با نورهای خیره کننده زرد و سرخ و سبز روشن می شود
زردی من از تو سرخی تو از من سبزی من ... ب
بهار در راه است و من می رانم در دل شهر زمستانی
No comments:
Post a Comment